پایگاه خبری تحلیلی سرخ گان:
از تنگنا تا خط قرمز و سرانجام
خداحافظ رفیق…
بولینگ عبده پاتوق همیشگیاش بود . در سالهایی که هنوز شاهین پرواز میکرد و پرسپولیس، پرسپولیس نشده بود او سومین کارت هواداری باشگاه را با امضای عبده داشت . دقیقا شصت سال تا امروز !
همواره پر شور و پر خروش. به مانند همان سرخی که همواره «خط قرمزش» بود. حتی در «تنگنا»ی آن دو دهه که ممنوعالکار بود و دور از وطن…
او مشهورترین پرسپولیسی سینما بود و هیچگاه عشقش به پرسپولیس را پنهان نکرد. وقتی پس از پیروزی های بزرگ زنگ میزد و مانند یک پرسپولیسی دهه هشتادی بازی را تحلیل میکرد، متعجب میشدم از اینهمه شور و انرژی .
حقیقت این بود که او هیچگاه احساس پیری نمیکرد. در نه سینما و نه در ورزش. همیشه میگفت :
” سیاوش جان به من نگو عمو سعید. بگو سعید جون… ”
حالا من میگویم:
” سعید جون…
ایکاش یکبار دیگر آن صدای دورگه و خشدارت را میشنیدم که لااقل برای آخرین بار بگویی : «خداحافظ رفیق» … ”
ای داد از رسم روزگار…
درود ما را به رفیقت “علیعبده” برسان و به یاد ترانه و صدای فریدون فروغی در فیلم تنگنا بگو :
کجایی جناب عبده که دیگه فریادرسی نیست…
به یاد سعید راد. سیاوش پهلوان . یکم اَمرداد….
