پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:فراز خسروی منش
به فوتبالتان برسید؛ تشکیلات سرتاسر فساد فوتبال ایران فقط خون مرتضی خائفی را کم داشت و دستان کثیف تاج و شرکا فقط مانده بود تا خون انسان بر دستانش بخشکد.
در زمانه بیداد گرانیها تنها متاع مفت و بی بها جان رعیت است. دیروز در جریان بازی تیمهای ملوان و تیم هزار میلیاردی سپاهان با سوابق درخشان چشم کور کردن و ضرب و شتم هواداران، و در میانههای نیمه نخست بازی جایی که تیم هزار میلیاردی سپاهان بی امان در حال حمله است، ایک تماشاگر وفادار و قدیمی انزلیچی به نام مرتضی خائفی دچار ایست قلبی میشود. وضع او چنان وخامتی دارد که روی سکوها ولوله به پا میشود و خبر به زمین میرسد. بازیکنان ملوان نگران و ناراحت اند، و مازیار زارع سرمربی ملوانان به آب و آتش میزند که مسابقه متوقف شود، اما داوود رفعتی ناظر بازی که سوابق رفاقتهای مخصوصش با پیمانکاران ورزشی آوازهاش به گوش خواجه شیراز هم رسیده اجازه نمیدهد. جناب ناظر حتی بر خلاف تمام پروتکلهای برگزاری مسابقات فوتبال در جهان بازی را بدون حضور آمبولانس شروع کرده بود. اما وقتی جان یک شهروند به خطر میافتد در کمال ناجوانمردی به بازیکنان نگران ملوان میگوید : چیزی نیست الکی شلوغش نکنید. حالش خوب شده! سرمربی ملوان حتی در نشست خبری بعد از دیدار هم به این موضوع اذعان میکند: «به دروغ به ما میگفتند حالش خوب است.» مصاحبههای موجود از برخی هواداران ملوان رو سکوها هم حاکی از آن است که گویا آمبولانس دیر اعزام میشود و حتی در ابتدا با اعزام پزشک تیم روی سکو هم مخالفت میکنند. همه اینها دست به دست هم میدهد تا هوادار بیگناه جانش را از دست بدهد، همینقدر مفت و مجانی.
آدم از جایی آتش میگیرد که در بلاد کفر در اسپانیا همین چند ماه پیش عین این اتفاق در جریان بازی گرانادا و بیلبائو رخ داد. آنجا هم یک هوادار در نیمه نخست دچار ایست قلبی شد، اما بازی را نگه داشتند و کل امکانات استادیوم برای احیای او بسیج شد. در نهایت وقتی تلاشها جواب نداد و این هوادار درگذشت، به احترام او برگزاری بقیه بازی را به زمان دیگری موکول کردند. در جهانی که هواپیمای به آن عظمت را از آسمان پایین میکشند تا به حال یک مسافر بیمار برسند، مسوولان برگزاری بازی در فولادشهر حاضر نشدند نه بازی را با حضور آمبولانس و تجهیزات اورژانسی شروع کنند و نه یک در آهنی را به موقع باز کنند و نه حتی پزشکی از هر دو تیم را دقایقی به روی سکوهای فولادشهر بفرستند تا شاید خانوادهای در سوگ عزیزش ننشیند.
و تلخ تر و حیرت انگیز تر اینکه در بلاد اسلام، در همین همسایگی و در ساحل جنوبی خلیج فارس، محمدمهدی محمد نبی دست راست جناب تاج روی تخت مجهزترین بیمارستان دوبی، در حالی که برترین تجهیزات پزشکی بهش متصل است و بهترین مراقبت ها را دارد، با مرگ دست و پنجه نرم میکند. البته که ایشان هم جانشان مانند جان ما آدمهای عادی «بادمجان» نیست!
انگار ایمان به بیارزشی جان مردمان عادی یا به تعبیر فدوی «رعایا» ، در تار و پود حاکمان و صاحب منصبان این مملکت جا خوش کرده است. حالا بروید و به فوتبالتان برسید؛ فوتبال زشت و زاری که حتی یک زمین آبرومند هم برای خودش ندارد، اما میلیاردها میلیارد تومان برای دست اندرکارانش منافع مالی دارد و از کنارش به آلاف و الوف میرسند.
اما جان رعیت بیارزش است تا جایی نمیصرفد که به خاطر نجات یکی از ما رعایا چند دقیقه متوقفش کنند.
و حالا بر دستان تاج و شرکا خون البته بیاهمیت(!) یکی از ما رعایا خشکیده است که فدای یک تار موی آنان که دست گرمشان را از پشت این بزرگوار برنمیدارند.
حالا با خیال راحتتری میشود شبانه سقف بودجه را دهها میلیارد تومان زیاد کرد تا مبادا فوق ستاره های گران قیمت سه تیم شهروندان درجه یک، تیم حکومتی آبی و تیم محبوب آقای رئیس جمهور و فرزندان و نوه هایشان و تیم نورچشمی صنعتی دور از زمین چمن بمانند…
#پایگاه_خبری_تحلیلی_سرخ گان
